ددلاین اپلیکیشن دانشگاه‌ها داره بهم فشار میاره. سردرگمیم در این که واقعا چی می‌خوام اذیتم می‌کنه. فکر کردن به جا گذاشتن آدم‌هایی که دوست دارم این جا ناراحتم می‌کنه. خوندن و شنیدن هر روزه‌ی خبرها و بحث‌ها و دعواها و اعلامیه‌ها روحم رو خاکستری کرده. کسی که می‌گفت می‌تونم بهش تکیه کنم تا جایی که می‌تونسته خودشو ازم دور کرده. از آدم‌های آشنایی که در دانشگاه می‌شناختم تعداد کمی باقی مونده. سمت چپ قفسه‌سینه‌م به خاطر استرس مدام درد می‌گیره.

گاهی اوقات تصویر روشنی در ادامه می‌بینم. گاهی نه. در هر حال، دارم تلاشم رو می‌کنم. فقط خیلی تنهام؛ نیاز داشتم کمی غر بزنم.

.

اونی که می‌گفت هیچ‌وقت
تنها نمی‌شی
نه تو آسون، نه تو سخت