۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

«پشت این پنجره‌ها دل می‌گیره»

فکر کنم ته همه‌ی فکرهایی که نمی‌تونم بنویسم اینه که چرا این قد خالی‌ام؟ و چرا این قد خالی‌ بودن آدم رو اذیت می‌کنه؟

«غم و غصه‌ی دلو تو می‌دونی»

۹۹۰۱۳۰ ، ۱۱:۲۳
ص.

ستاره‌ها

یه پلی‌لیست Deep Sleep تو اسپاتیفای پلی کردم بلکه خوابم ببره. خوابم که نبرده (هنوز)؛ ولی الآن حس می‌کنم من آخرین انسان باقی‌مونده در جهانم که تو فضا بین یه عالمه ستاره معلقم و در حالی که منتظر مرگمم دارم به خاطره‌هام روی زمین و کارهایی که انجام دادم فکر می‌کنم.

بعدتر نویس: واقعا نمی‌دونم وقتی حداقل تا ۲ و ۳ خوابم نمی‌بره چرا هر شب از ۱۲ می‌رم تو تختم و سعی می‌کنم بخوابم.

۹۹۰۱۱۱ ، ۰۱:۳۲
ص.

ماهی‌ها

شب‌ها واقعا سخت می‌شه. فکر کردن به این که چندتا روز دیگه رو باید شب کنم تا تموم شه این وضعیت عذابم می‌ده. حداقل اگه می‌دونستم...

و فکر کردن به این که منتظر چی‌ام حتی از اون هم بدتره. انگار چیزی که پر از ملال‌م کرده این خونه‌نشینی باشه. ولی خب... من گول می‌خورم و فکر می‌کنم که مشکلم فقط همینه. و همین سخته. و شب‌ها واقعا سخت می‌شه...

It was late at night
You held on tight
From an empty sea
A flash of light
It will take a while
To make you smile

پ.ن. روزها خوبه امّا. تا وقتی به فردا فکر نکنی همه چی خوبه.

پ.ن. Beach House - Space Song

پ.ن. عنوان دلیل خاصی نداره. صرفا بین چندتا عبارتی که اومد تو ذهنم به این راضی شدم تا از بی‌عنوانی خلاص شم.

Fall

back

into

place

...

۹۹۰۱۱۰ ، ۰۰:۰۰
ص.