امروز یه اتفاق مسخره افتاد.
داشتم میدوییدم، بعد یه لحظه خودم رو دیدم در آینه از روبرو؛ و فکر کردم اون کسی که دارم میبینم پشتسریمه و یکی از بچههامونه. چون از صبح ندیده بودمش بهش لبخند زدم که یعنی سلام و فلان؛ و بعد یکهو دیدم که عه این که خودمم. :||| همهی اینا در کسری از ثانیه اتفاق افتاد؛ ولی خب خیلی مسخره بود. :))
همهش به خاطر اینه که هرلحظهی زندگیم در حال خوردنم و کلی تپل(چاق؟) شدم و قیافهم با تصوری که از خودم دارم فرق کرده. ولی آخه خوردن از معدود چیزهایی که خوشحالم میکنه. :( چیکار کنم. :(
حالا ولی کلا خیلی مسخره بود. :))